فلسطین آزاد خواهد شد. نمایه قدس

طبق آیات سوره اسراء و احادیث متعدد، یهودیان مفسد در فلسطین تجمع دارند و شیعیان، طرف جنگ با یهود قبل از ظهور خواهند بود.

سرویس جهان مشرق -  پرسش اصلی بسیاری از ناظران و تحلیل گران سیاسی این است که وقایع خاورمیانه بویژه حوادث فلسطین، سرانجام به کدامین مسیر، منتهی خواهد شد؟ و آیا بین محور مقاومت شیعی (ایران، حزب الله لبنان) با اسرائیل، جنگ سرنوشت ساز روی خواهد داد؟ ضمن اینکه نابودی اسرائیل و مجازات یهودیان فاسد در فلسطین، محل گفتگوی صاحبنظران علم «آینده پژوهی» قرار گرفته است.

تحلیل سیاسی حضور «مارقه الروم» در فلسطین: علت حمایت ابدی آمریکا از اسرائیل

آمریکا تاسیس یک دولت یهودی و حمایت از اسرائیل را فریضه ای «سیاسی–مذهبی» می داند و تاکنون دولت آمریکا با اتخاد راهبردهای نظامی و سیاسی مختلف در خاورمیانه، طرح هایی را در راستای حمایت از اسرائیل اجرا نموده است از جمله:به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر اسرائیل، وتوی قطعنامه های سازمان ملل، حمایت از ایجاد جنگ علیه کشورهای همسایه، اعطای حق شهرک سازی در فلسطین، انتقال فناوری های پیشرفته نظامی و اخیرا نیز حمایت از پایتختی قدس برای رژیم اسرائیل و الحاق جولان از جمله حمایت های دولت آمریکا در دوره ترامپ از رژیم اسرائیل به شمار می آید.[1]

در این پژوهش، ابتدا به نقش مطالعات مذهبی و به نقش باورهای آخرالزمانی در تصمیم گیری کلان سیاست خارجی آمریکا خواهیم پرداخت و با ذکر مثال به تاثیر نگاه ایدئولوژیک در خروج آمریکا از برجام، اشاره و آنگاه به این پرسش مهم، پاسخ داده خواهد شد:اساساً چه ارتباطی میان بینش مذهبی دولتمردان آمریکایی و استراتژی ها و سیاست های اتخاذی ایالات متحده در غرب آسیا بویژه در موضوع فلسطین و حمایت بی چون و چرا از رژیم اسرائیل وجود دارد؟

تاثیر مطالعات مذهبی صهونیست مسیحی در سیاست خارجی آمریکا

در عرصه روابط سیاسی و بین الملل، سیاستمداران غربی برای شناخت عقاید، آداب و تاریخ کشورهای اسلامی غالبا متکی به نظرات و دیدگاه های مطالعات مستشرقان غربی هستند و حتی نقل قولهایی که در سالیان اخیر از زبان سیاستمداران غربی در مورد عقاید اسلامی و از جمله مهدویت و مباحث آخرالزمان بیان می‏‌شود، متاثر از تحقیقات مستشرقان غربی است.

به عنوان نمونه در حوادث و تحولات فتنه شام و جنگ سوریه میتوان نمود عینی این نوع نگرش را در تصمیم گیری های سیاست خارجی آمریکا مشاهده نمود[2]. در خبری که وبسایت معروف "مادر جونز" (Mother Jones) منتشر نمود، به دیدار چند تن از سناتورهای کنگره آمریکا با روزنبرگ (شخصیت انجیلی و مفسر کتاب مقدس)، اشاره شده است. هدف این دیدارها اطلاع سناتورها از پیشگویی‌های کتاب مقدس در مورد آخرالزمان و بررسی نمود عینی آنها در حال حاضر، عنوان شده است:

جوئل روزنبرگ برای دیدار با یکی از اعضای کنگره -که نام او فاش نشده- به محل کنگره آمد تا در مورد «پایان جهان» به گفتگو بنشینند. روزنبرگ در این مورد در وبسایت خود نوشته است: "من فکر می کردم موضوع جلسه در مورد جنگ احتمالی بین ایران و اسرائیل باشد ولی از من پرسیده شد که نظر شما در مورد عبارات باب 17 کتاب اشعیا در کتاب مقدس، چیست؟" او، ادامه می دهد: "من در طول صحبتم با سناتورها، به "وحی درباره دمشق" در کتاب مقدس، پرداختیم؛ پیشگویی که اشاره به جنگی در خاورمیانه می نماید و طی آن با نابودی دمشق، پایتخت سوریه، جهان چند گام به جنگ هسته ای آرماگدون، نزدیکتر می‌شود (آرماگدون، در ادبیات مسیحیت به "جنگ نهایی خیر و شر" اطلاق می شود و حاکی از قطعه پایانی پیش از بازگشت مجدد مسیح است)

این گزارش در ادامه می‏‌نویسد:

البته دیدار روزنبرگ با نمایندگان کنگره تنها دیدار در این موضوع نیست. همزمان با نزدیک شدن زمان تصمیم گیری در مورد حمله نظامی به سوریه در کنگره، بسیاری نویسندگان و کشیشان اعتقاد دارند جریانات سوریه با بازگشت مسیح در آخرالزمان -که در کتاب مکاشفات یوحنا ذکر شده- مرتبط است.[3]

روزنبرگ به مردم آمریکا، توصیه ای ویژه برای انتخاب رییس جمهور آتی ایالات متحده نیز دارد: «رییس جمهوری را انتخاب کنید که خطر «مهدی باوری» مسلمانان را درک کند».[4]

رگه های غلبه متفکران دین‏‌پژوه و مستشرقین غربی در تصمیمات سیاسی را می‏توان در نمونه بارز آن یعنی خروج آمریکا از معاهده بین‏المللی برجام، نیز جستجو کرد[5] که تحت تأثیر تفسیر آخرالزمانی از کتاب مقدس بر خروج رئیس جمهور آمریکا، ترامپ از برجام تاکید شده است. اخیرا در گزارش "کورتز" به قلم "هدر تیمونز"، تاثیر مطالعات کنگره در تشویق ترامپ به خروج از توافق و معاهده بین المللی برجام، تصریح شده است و بیان میکند سیاست خارجی ترامپ بسیار شبیه به برنامه مسیحیان صهیونیست برای استقبال از آخرالزمان است.[6]

این گزارش در ابتدا تاثیر مبانی دین‏‌گرایانه در آمریکا را شرح داده و چنین می‌‏نویسد:

ایدۀ "آغاز آخرالزمان" توسط بسیاری از مسیحیان، دانشمندانِ کتاب مقدس و الهیات رد شده است، اما این ایده از سال 1800 میلادی، بخشی از تاریخ آمریکا بوده است و توسط گروه های بسیاری منتشر و پیگیری شده است. هرچند اعتقاد به عروج، هزاره گرایی یا رستاخیزشناسی دارای تنوع چندگانه هستند اما هستۀ اصلی دیدگاه آنها این است که تاریخ در راستای صلح پیش نمی رود و جهان ناگزیر از وقوع "جنگ آخرالزمانی" است که منجربه بازگشت مسیح خواهد شد و مسیحیان حقیقی عروج می کنند و بقیۀ ساکنان زمین، مجازات و کشته می شوند. معتقدان به عروج هرچند در مورد ترتیب رویدادها اتفاق نظر ندارند، اما همۀ آنها معتقدند که مسیحیان، نجات یافته واقعی خواهند بود.

سپس به تاثیر این نگرش در دیپلماسی خارجی آمریکا اشاره می‏کند و در ادامه می‌‏نویسد:

سیاست خارجی ترامپ بسیار شبیه برنامۀ عروج مسیحیان برای آغاز آخرالزمان است. مسیحیان اونجلیک معتقدند که ترامپ برنامۀ خدا را اجرا می کند. ترامپ در محافل اونجلیک‌ها با کورش کبیر مقایسه شده است؛ پادشاهی ایرانی که سبب شد یهودیان به بیت المقدس باز گردند. بنیامین نتانیاهو نیز به این مقایسه اشاره کرده است. دلیل اینکه اونجلیک های مسیحی دونالد ترامپ را دوست دارند این نیست که او را مقدس می دانند، بلکه به این دلیل است که او را وسیله و ابزار خداوند می دانند. تا پیش از ریاست جمهوری دونالد ترامپ، انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس انجام نشده بود. اما صدایی که دونالد ترامپ شنید صدای مسیحیان اونجلیک بود که به عروج مسیح (Rapture) معتقدند. زیرا برای مسیحیان معتقد به عروج، بازگشت بیت المقدس به مردمان یهود، کلید ظهور دوبارۀ مسیح است.

و آنگاه تاثیر «مطالعات مرکز پژوهش های مجلس کنگره آمریکا»[7] و تاثیر باورهای آخرالزمانی در خروج آمریکا از برجام را چنین توصیف می کند:

در کاخ سفید یک گروه مطالعاتی هفتگی برای خواندن کتاب مقدس گردهم می آیند و گفته می‌شود در آن درباره آخرالزمان و فلسفۀ مذهب اونجلیک  تاریخی بحث می‌کنند و در روزی که ترامپ از برجام (توافق و معادهده بین‏‌المللی آمریکا و غرب با ایران) خارج شد، کاخ کنگره آخرین مطالعاتش را منتشر کرد و با عنوان «کتاب مقدس در زمان جنگ، توجیه کننده است» رفتن به سوی صلح طلبی را رد کرد.[8]

سیاست خاورمیانه ای آمریکا و معمای «مثلث شوم صهیونیست مسیحی ها» در کنار ترامپ

بعد از بیان مقدمه فوق، سوالی که ذهن بسیاری از ناظران و تحلیل گران سیاسی را به خود مشغول کرده، این است: چرا دونالد ترامپ که با وعده خروج نظامیان آمریکایی از مسایل غرب آسیا و اولویت دادن به مسایل اقتصادی رای گرفت و به کاخ سفید رفت؟ اما اکنون با حمایت از پایتختی قدس برای رژیم اسرائیل و الحاق جولان و طراحی نقشه معامله قرن، بر فتنه آفرینی و شرارت در غرب آسیا متمرکز شده و دشمنی با ایران و محور مقاومت شیعی در اولویت قرارگرفته است؟

البته درباره چرایی رویکرد دولت های آمریکا در حمایت از اسرائیل، دلایل مختلفی ذکر می شود[9]، اما شاید آن چه که جای بررسی جدی در شکل دهی به سیاست های کاخ سفید به ویژه در حوزه سیاست خارجی در دوره ترامپ دارد، بررسی مثلث شومی است که حول ترامپ شکل گرفته و منبع اصلی نفرت پراکنی و دشمنی کور با «ایران» و محور مقاومت است. این مثلث که شکل گرفته از مایک پنس (معاون ترامپ)، مایک پمپئو (وزیر خارجه آمریکا) و جرد کوشنر (داماد ترامپ و مشاور ارشد در سیاست خارجی و طراح معامله قرن) است، نقش اساسی را در آمیختن سیاست های کاخ سفید با نگاه ایدئولوژیک افراطی صهیونیستی دارند.

پمپئو، وزیرخارجه آمریکا در قامت کشیش متعصب مسیحی

پمپئو در ماه مارس ۲۰۱۹، زمانی که در بیت المقدس (اورشلیم) حضور داشت، در مصاحبه با خبرنگاران «شبکه خبری مسیحی» پرده از اعتقادات متعصبانه مسیحی-صهیونیستی خود برمیدارد. وقتی خبرنگار از او پرسید که «آیا ممکن است که صعود ترامپ در این زمان، با این هدف باشد که مانند «ملکه استر»، به اسراییل برای نجات از دشمنی ایران کمک کند؟» و پمپئو جواب داد:«دست خدا در صعود ترامپ» را می بیند[10] و چنین بیان کرد: «دونالد ترامپ را خدا فرستاده است تا اسرائیل را از شر ایران نجات دهد».[11]